توسط جکی وانگ - انجمن راه حل های Tyee
تجدید چاپ از Tyee - خانه BC برای اخبار، فرهنگ و راه حل
[یادداشت سردبیر: این بخش نهایی از مجموعه ویژه Tyee Solutions Society است که چالش های منحصر به فرد مسکن پناهندگانی را که از خشونت در کشورهای دیگر فرار کرده اند و اکنون در بریتیش کلمبیا مستقر شده اند، بررسی می کند. مجموعه کامل را اینجا ببینید.)
شب گرم و روشن بود، زیرا سه دوجین از اعضای جامعه مهاجران افریقایی پنجشنبه گذشته به طور رسمی به هتل دادسون در خیابان هیستینگز شرقی وارد شدند. انها انجا بودند تا جان "مودی" سالیلار را به یاد بیاورند، یک دوست عزیز که بسیاری او را یک قهرمان می دانستند، "رابین هود" جامعه.
این ادراکی است که ممکن است کسانی را از خارج از جامعه خود که سالیلار را می شناختند شگفت زده کند. و این یک واقعیت را برای تعداد ناشناخته ای از پناهندگان که از وحشت به کانادا می ایند، نشان می دهد، فقط برای پایان دادن به حاشیه جامعه جدید خود. برای انها، پناهگاه متزلزل هم نشانه و هم علت یک چرخه دلسرد کننده است.
سالیلار در ۱۸ سالگی با قایق از لیبریا گریخت و در سال ۱۹۸۶ به عنوان پناهنده بدون مدرک وارد کانادا شد. او در ۱۲ ژوئیه در سن ۴۵ سالگی درگذشت و پس از انکه مردم ماه گذشته او را در هتل بالمورال کتک زدند و از سرش خونریزی کرد، نتوانست بهبود یابد. همانطور که دوستش Jean de Dieu Hakizimana ان را توصیف می کند، او "مانند یک سگ لگد زده شد."
سالیلار برای دهه هایی که در ونکوور گذراند، بی خانمان بود، با دوستانش زندگی می کرد، در خیابان ها می خوابید و زمان قابل توجهی را در زندان می گذراند - او به خوبی برای پلیس شناخته شده بود و 57 بار برای سرقت از فروشگاه زندانی شد. اما جنایات جزئی او ماهیت سخاوتمندانه ای را انکار می کرد. او به طور معمول غذا، الکل و سیگار می دزدید تا به کسانی که احساس می کرد بیشتر به ان نیاز دارند، به ویژه مادران مجرد و مهاجران کم درامد افریقایی، بدهد.
او برای مردم ونکوور، سوری، ریچموند بسیار مهم بود. افرادی که کم درامد هستند و غذا و نوشیدنی ندارند، "حکیمیمانا می گوید. او را جانی فروشنده صدا می زدند. هر چیزی که داشت، میداد.»
رفتن از محل به محل در تحویل خود را اجرا می شود، Salilar جذب یک شبکه قوی از افرادی که هر دو به او تکیه و او را دوست داشت. او جاه طلبی های دیگری نیز داشت. او می خواست بداند که چگونه روزنامه بخواند و انگلیسی صحبت کند. او هرگز به مدرسه نرفته بود. او می خواست، خیلی بد، برای رفتن به مدرسه، "Hakizimana می گوید. او می خواست زندگی اش را تغییر دهد. او خسته بود.»
اما تغییر اسان نبود. و متاسفانه، هرگز برای سالیلار نیامد.
کارت شناسایی، گواهینامه رانندگی، "او ان را نداشت"
حکیمیمانا، از طریق کار خود به عنوان بنیانگذار محله بین المللی، یک سازمان غیر انتفاعی با هدف توانمند سازی افراد تازه وارد، خانواده ها و جوامع، تلاش کرد تا به سالیلار کمک کند. او سالیلار را برای اولین بار در زندگی اش در ژانویه امسال دریافت کرد.
این دو در سال ۱۹۹۸ به عنوان مردان جوان با هم اشنا شدند، یک سال پس از انکه حکیمیمانه به عنوان مدعی پناهندگی از عواقب نسل کشی رواندا وارد کانادا شد.
حکیمیمانه می گوید: "او هیچ شماره بیمه اجتماعی نداشت، هیچ کارت شناسایی به جز مدارک زندان نداشت." فقدان اسناد شناسایی دوستش، توانایی زبانی محدود او و عدم تمایل خود سالیلار به برخورد با مقامات دولتی (که خود نشانه ای از اسیب دیدگی است) به ویژه برای او دشوار بود که جای پایی پیدا کند که به او اجازه دهد از خیابان ها فرار کند.
هنگامی که او یک اتاق می خواست، انها شماره بیمه اجتماعی را درخواست کردند. اون نداشتش انها گواهینامه رانندگی خواستند، او ان را نداشت. کارت شناسایی همه کانادایی ها، او ان را ندارد، "Hakizimana می گوید. برای او غیرممکن بود.»
سالیلار هرگز به طور رسمی در کانادا پذیرفته نشد. در عوض او به سادگی ماند، یک پناهنده بدون مدرک. در زمان های مختلف زندگی خود، او در میان بی خانمان های خیابانی قابل مشاهده و "بی خانمان های پنهان" مبهم تر بود - کسانی که در خیابان یا پناهگاه ها نمی خوابند، اما به طور موقت، گاهی اوقات متزلزل، با دوستان یا خانواده بدون جایی دائمی برای تماس با خانه خود. مانند دیگر تازه واردان در وضعیت خود، او اغلب به پناهگاه اضطراری متوسل می شد، فاقد وسیله ای برای خانه خود بود.
کریس فریزن، مدیر خدمات حل و فصل انجمن خدمات مهاجران BC (ISSBC)، بزرگترین اژانس خدمات مهاجر استان، می گوید: "برای متقاضیان پناهندگی، که بیش از 2000 نفر از انها به بریتیش کلمبیا می ایند، در بسیاری از موارد اساسا بی خانمان هستند." یک "نیاز بزرگ"
ISSBC یک مرکز مسکن انتقالی در مرکز شهر ونکوور به نام Welcome House دارد که حدود 80 تخت دارد. ۸۰۰ تا ۹۰۰ پناهنده با کمک دولت که هر ساله به بریتیش کل می ایند به خانه خوش امدید اورده می شوند و فضای کمی برای متقاضیان پناهندگی ایجاد می کنند.
فریزن می گوید: "ما موظف هستیم، چه فضا داشته باشیم یا نه، برای پیدا کردن مسکن موقت [پناهندگان با کمک دولت] - موقت اقامت دو هفته ای - در حالی که ما از جستجوی انها برای مسکن اجاره ای بلند مدت حمایت می کنیم."
او می گوید که در ماه های پایانی سال تقویمی، "بین اواسط سپتامبر و اواسط دسامبر" سخت تر می شود. از انجا که هدف پناهندگان با کمک دولت بر اساس تقویمی سال انجام می شود، اغلب در عجله برای رسیدن به اهداف، ما بیش از 40 تا 50 درصد از هدف سالانه را در سه ماهه اخر سال تقویمی داریم. بنابراین ما اغلب مجبوریم به طور موقت به هتل های نزدیک برویم. "
با توجه به اینکه پناهندگان با کمک دولت ترجیح داده می شوند، تسهیلات خانه خوش امدید 28 ساله همیشه نمی تواند هر کسی را که برای خدمت به ان طراحی شده است، در خود جای دهد. در سال گذشته، بیش از ۸۰۰ نفر - پناهندگان بدون وضعیت قانونی - نیاز به سرپناه اضطراری داشتند. و ما قادر به پاسخگویی به این نیاز نیست، "Friesen می گوید. این یک نیاز بزرگ است.»
این جمعیتی است که او به عنوان "بی خانمانی بی شماری" اشاره می کند، بی خانمان هایی که تحت رادار مستندات معمولی بی خانمان ها و روش های شمارش پرواز می کنند، عمدتا تعداد بی خانمان های مترو ونکوور و شهر ونکوور.
تعداد کمی از اژانس های پناهندگی ونکوور برخی از تازه واردان محلی را که یا بی خانمان هستند یا در معرض خطر بی خانمانی هستند، نگه می دارند.
بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲، انجمن پناهندگان داخلی ۱۹۰ تازه وارد را در خانههای اضطراری قرار داد، از جمله هتلها، پناهگاهها، خانههای خصوصی یا مسکن ارائه شده توسط گروههای مذهبی. در همان دوره، خدمات جهت گیری حل و فصل گزارش داد که 60 تا 70 درصد از مشتریان ان - 590 تا 689 نفر - نیاز به پناهگاه اضطراری داشتند زیرا جایی برای زندگی نداشتند. و سپس، در سال 2011، شمارش بی خانمان های منطقه ای مترو ونکوور در شمارش خود اشاره کرد - به طور گسترده ای به عنوان تعداد کل افراد بی خانمان در منطقه درک می شود - که 58 بی خانمان مورد بررسی خود را به عنوان کانادایی های جدید توصیف کردند.
در این راستا، ممکن است تا 1000 نفر در سال - یا نیمی از همه کسانی که هر ساله در جستجوی یک زندگی جدید و امن تر وارد بریتیش کل می شوند - در شکاف اماری بی خانمان های شمارش نشده یا "پنهان" قرار گیرند. این اطلاعات اشنا به کارگران حل و فصل مانند Friesen است. اما برای اکثر افراد دیگر، او می گوید: "مسئله بی خانمانی در میان تازه واردان درک نشده و به طور گسترده ای مستند نشده است."
فریسن می گوید: "شمارش [بی خانمان های منطقه ای] که سالانه انجام می شود، به نظر من، به اندازه کافی به افراد غیر انگلیسی زبان که بی خانمان هستند، کمک نمی کند." در میان چیزهای دیگر، پناهندگان غیر انگلیسی زبان، مانند سالیلار، ممکن است تمایلی به شرکت در یک نظرسنجی که در ان زبان صحبت می شود خود را ندارد.
"همچنین، مسائل مربوط به افتخار، شرم، اسیب پذیری وجود دارد،" او اضافه می کند. "بی اعتمادی به چگونگی ضبط این اطلاعات و نحوه استفاده از ان، اینکه ایا اگر انها متقاضیان پناهندگی باشند، تاثیری بر روند ادعای انها خواهد داشت. این پیچیده تر از شمارش با بی ایمانان متولد کانادا است. "
تازه واردان نیاز به کمک بیشتری نسبت به دیگران دارند، اما اطلاعات نسبتا کمی در مورد وضعیت مسکن یا عدم وجود ان وجود دارد. فریزن می گوید: "مسئله بی خانمانی در میان تازه واردان درک نشده و به طور گسترده ای مستند نشده است." ما داریم سعی میکنیم مرد نامرئی رو با اسپری نقاشی کنیم
کلید پناهگاه برای حل و فصل
اقساط قبلی این مجموعه نشان داد که تازه واردان، به ویژه متقاضیان پناهندگی، در صورت دریافت برخی از کمک های هماهنگ در هنگام پیدا کردن و تامین امنیت مسکن، در موفقیت حل و فصل خود بسیار کمک می کنند.
نویسندگان مطالعه Metropolis BC در سال 2011 در مورد تجربیات مسکن تازه واردان گزارش 132 صفحه ای خود را با این نتیجه می گیرند: "حفظ مسکن مناسب، کافی و مقرون به صرفه نیاز به کمک های فشرده تر از ارائه دستورالعمل های "چگونه" دارد. بنابراین، همانطور که مراکز منابع اشتغال برای کمک به افراد بیکار در پیدا کردن و حفظ اشتغال ایجاد شده است، داشتن یک مرکز منابع مسکن مفید خواهد بود که در ان تازه واردانی که در بازار مسکن مبارزه می کنند می توانند در یک چارچوب زمانی طولانی تر از کارگران حل و فصل قادر به ارائه با توجه به حکم محدود و برنامه های شلوغ خود باشند.
ISSBC در حال تلاش برای پاسخ دادن است. این برنامه برای یک خانه خوش امدید جدید و گسترش یافته است، با حدود 200 تخت در 28 واحد قابل تنظیم مجدد برای جای دادن افراد مجرد و خانواده ها در اندازه های مختلف. دامنه بلندپروازانه همچنین شامل یک کلینیک بهداشتی در محل، یک مرکز حمایت و درمان تروما پناهندگان، مراقبت از کودکان، فضای جوانان، بانک غذا و اشپزخانه جامعه، یک کلینیک حقوقی، کارکنان پشتیبانی چند زبانه، یک مرکز اموزشی مرتبط با موسسات محلی پس از متوسطه و دفاتر خدمات شرکت ISSBC است.
تا کنون این اژانس بودجه را به سمت پروژه پیش بینی شده 24 میلیون دلاری از کمک مالی سرمایه 1 میلیون دلاری از اتحادیه اعتباری Vancity، سهام اهرمی از فروش محل فعلی Welcome House در خیابان های سیمور و دریک در مرکز شهر، انتقال درامد از قبل موجود از هر سه سطح دولت و کمک های مالی از بنیادهای خصوصی و بی ایمانان. شهر ونکوور به ISSBC اجاره 60 ساله زمین در 2610 Victoria Drive، در محله Grandview-Woodland در شرق ونکوور در نزدیکی پارک جان هندری، برای 1 دلار در سال داد.
با این حال، Friesen می گوید: "ما در حال حاضر کمبود بین 4 تا 5 میلیون دلار برای این پروژه داریم." "بخش مسکن اساسا بزرگترین منطقه کمبود است."
ISSBC تلاش ناموفق برای تامین بودجه از هر دو بنیاد Streetohome و BC Housing کرده است. فریزن می گوید: "[Streetohome] یک مسابقه روشن بین اولویت های فعلی خود و پروژه ما ندید." "BC Housing به ما یک بودجه کوچک [پیشنهاد توسعه، برای پرداخت برخی از هزینه های یک پیشنهاد رسمی کامل] داده است، اما ما تا کنون در به دست اوردن کمک هزینه سرمایه از طریق مسکن BC ناموفق بوده ایم." با این حال، اژانس متعهد به شکستن زمین در این پروژه است. ساخت و ساز قرار است در زمستان 2013 اغاز شود. انتظار می رود این مرکز در 20 ژوئن 2015، روز جهانی پناهندگان افتتاح شود.
شکستن زمین
مرکز جدید Welcome House اولین مرکز یکپارچه مسکن و خدمات در نوع خود در جهان خواهد بود. هدف این است که به مردم در سراسر منطقه خدمت کند، نه فقط کسانی که در ونکوور هستند. Friesen می گوید: "هدف این است که این مرکز منطقه ای یک مرکز باشد، با صحبت هایی که به شهرهای مختلف دیگر در منطقه مترو ونکوور و دفاتر می رود تا همچنان به ارائه حمایت هایی که این جمعیت خاص نیاز دارد، صرف نظر از جایی که انها زندگی می کنند،" Friesen می گوید.
"ما واقعا به این نتیجه رسیده ایم که این جمعیت بسیار اسیب پذیر و در معرض خطر است زمانی که انها برای اولین بار به این کشور می رسند که هر کاری که ما می توانیم انجام دهیم تا این سیستم ها را تحت یک سقف قرار دهیم، بدون شک نقطه شروع بهتری برای انها فراهم می کند، زیرا انها ادامه می دهند و کانادایی های اینده می شوند."
اگر جان سالیلار چند شب اول زندگی خود را در کانادا در مرکز جدید خوش امدگویی گذرانده بود، بقیه ممکن بود در خیابان و پناهگاه های اضطراری گم نشود. "زندگی او متفاوت بود،" دوستش Jean de Dieu Hakizimana می گوید.
از دست دادن تنها او نبود. این که ایا انها در پرواز مخفی و یا تحت بال و پر دولت می رسند، پناهندگان همان مسیری را دنبال می کنند که توسط بقیه اکثریت مهاجران کانادا گرفته شده است، با کمک های زیادی اگر انها قادر به ترک حاشیه و به طور کامل در جامعه شرکت کنند. حکیمیمانا به یاد می اورد که سالیلار "در این میان گرفتار شده بود." پناهگاه او در کانادا از خشونت های گذشته تا حد زیادی یک توهم بود.
"دکتر می گوید بسیار نادر است که کسی 45 ساله را ببیند که ویژگی های فیزیکی یک پیرمرد را داشته باشد." اما با انچه سالیلار در زندگی اش تجربه کرده بود، دوستش می گوید: "او پیر بود."